Web Analytics Made Easy - Statcounter

برآمدن رژیم صهیونیستی در خاک فلسطین یکی از عالی‌ترین نمونه‌های استفاده‌های سیاسی و حقوقی از یک کشتار است که با گفتمان‌سازی و تولید فکری مبتنی بر یک واقعه تاریخی – فارغ از کم و کیف آن – امکان پیشبرد یک پروژه سیاسی در جهان خارج را فراهم کرده است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، مساله کشتار، قتل عام، نسل‌کشی، پاکسازی قومی و هر عنوانی از این دست به رغم تفاوت‌های حقوقی‌ای که دارند یکی از مسائل قابل توجه و کلیدی در تاریخ صد سال اخیر جهان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این وقایع به موازات جنبه‌های انسانی آن همواره پس‌زمینه‌ها و عواقب سیاسی و حقوقی متعاقبی را به همراه داشته است که این عواقب اصل مساله کشتار را تحت‌الشعاع خود قرار داده و یا حتی مشروعیت‌بخش به کشتار‌های جدید شده است. برآمدن رژیم صهیونیستی در خاک فلسطین یکی از عالی‌ترین نمونه‌های استفاده‌های سیاسی و حقوقی از یک کشتار است که با گفتمان‌سازی و تولید فکری مبتنی بر یک واقعه تاریخی – فارغ از کم و کیف آن – امکان پیشبرد یک پروژه سیاسی در جهان خارج را فراهم کرده است.

در جهان معاصر به هنگام سخن گفتن از کشتار و نسل‌کشی یک گروه قومی یا دینی عموما دو مورد متبادر به اذهان می‌شود: هلوکاست و مساله موسوم به نسل‌کشی ارامنه. میزان تولید ادبیات حقوقی، تاریخی، هنری، فکری و سیاسی حول این دو حادثه به میزانی است که هر گونه تشکیک در اصل این حوادث و نیز هرگونه مقاومت در مشروعیت پروژه‌های سیاسی متعاقب آن‌ها به معنای جنایت در حق بشریت و همراهی با عاملان آن حوادث تلقی شده و در بسیاری از کشور‌ها دارای عواقب کیفری است. نکته جالب‌تر قضیه این است که این دو پروژه در میزان آب و تاب دادن به وقایع و مدعیات خود در رقابتی تنگاتنگ هستند و هر کدام بدون اینکه دیگری را انکار کند مصرانه معتقد است که وحشت موجود در آن بسیار بیشتر از دیگری بوده است. نمونه این وضعیت را در بلایی که ارامنه فرانسه بر سر برنارد لوئیس صهیونیست آوردند و او در کتاب خاطرات خود یک فصل مفصل به آن اختصاص داده است می‌شود دید. لوئیس در مقام یک تاریخ‌نگار در کیفیاتی که ارامنه مدعی آن هستند تشکیک کرده بود که همین تشکیک ساده باعث یک فرآیند دادرسی کیفری و حقوقی نفس‌گیر در فرانسه علیه او شد.

در دو مورد بالا نکته مشترک و مهم قضیه این است که فارغ از تاریخیت موضوع، مساله تبدیل به یک پروژه سیاسی شده و یک گفتمان ناظر به خود را ارائه کرده است. به طوری که این پروژه برای تداوم وجودی خود سازوکار‌های صیانتی نیز اندیشیده و اساسا اجازه تشکیک در کیفیت ماجرا و اصل عواقب حقوقی مترتب بر آن را به کسی نمی‌دهد.

این روز‌ها همزمان با سالگرد قتل عام سربرنیتسا و آغاز رویداد «مارش میرا» بار دیگر مساله قتل عام مسلمانان بوسنی اگرچه در حدی محدود، اما مورد توجه بخشی از جامعه قرار گرفته است. اما همچنان بسیاری از افراد از اینکه هزاران فرد فقط به جرم مسلمان بودن از سوی هم‌نژادان خود و در مقابل چشمان ناظران بین‌المللی و سربازان سازمان ملل مورد قتل عام قرار گرفته و زنان آن‌ها با هدف اختلاط میاه و از میان بردن نسل مسلمانان به عنوان یک شیوه جنگی مورد تجاوز قرار گرفته باشند، استبعاد دارند. بگذریم از اینکه اساسا بسیاری از افراد چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان اساسا خبری از این حادثه ندارند و به رغم اینکه هنوز هزاران شاهد زنده، هم از سوی مظلوم حادثه و هم ظالم آن وجود دارند تلاش چندانی را برای شناساندن و متعین ساختن آن شاهد نیستیم.

در واقع حتی اگر این حادثه تبدیل به حادثه‌ای مشهور و مورد شناخت تمام جهان نیز شود، مسلمانان عموما ناتوان از ایجاد پیوست گفتمانی و فکری برای ماجرا هستند. به عبارت دیگر به رغم اینکه این حادثه در مقابل چشم همه جهان، به وحشیانه‌ترین صورت انجام شده و هزاران شاهد عینی نیز همچنان وجود خارجی دارند، مسلمانان از اینکه از آن به عنوان یک پروژه فکری و سیاسی برای تقبیح غرب، منفعل‌سازی خصم، گفتمان‌سازی برای تشکیک در اصول فکری و مدعیات فلسفی و سیاسی غرب، مقابله با گفتمان اسلام‌هراسی و… استفاده کنند، ناتوان بوده‌اند. در حالی که دو حادثه پیشین هر کدام منجر به پروژه‌های کلان سیاسی شده و تولد دو کشور حتی به قیمت مشروعیت‌بخشی به حذف ساکنان قبلی آن را به همراه داشته است، اما این حادثه در میدان عمل هیچ پروژه کلان سیاسی و فکری را باعث نشده است.

نکته جالب‌تر قضیه این است که این قتل عام نخستین نسل‌کشی مسلمانان در اروپا نیست و اروپا از اوایل قرن نوزده تا اواخر قرن بیستم یعنی به مدت قریب به دویست سال شاهد نسل‌کشی و حذف فیزیکی میلیون‌ها مسلمان و تخریب و انهدام هزاران اثر تاریخی و میراث فرهنگی متعلق به مسلمانان بوده است. برخی پژوهش‌های غربی حکایت از آن دارد که فقط در فاصله یکصد ساله ۱۸۲۱ تا ۱۹۲۲ پنج میلیون مسلمان در اروپا قتل عام شده و پنج و نیم میلیون مسلمان نیز تهجیر و تبعید شده‌اند [Death and Exile: The Ethnic Cleansing of Ottoman Muslims, ۱۸۲۱-۱۹۲۲]. نکته جالب قضیه این است که این تعداد و ارقام عموما اختصاص به منطقه بالکان دارد و قتل عام‌هایی که در منطقه قفقاز و شرق آناتولی از سوی ارامنه و روس‌ها علیه مسلمانان انجام شده و یا جنایات جنگی‌ای که با ورود نیرو‌های یونانی به آناتولی در سال‌های پس از جنگ جهانی اول رخ داده است در این ارقام وارد نیست. همچنین این ارقام تهجیر‌ها و قتل‌عام‌هایی را که در دوره پس از تحکم بلوک شرق در اروپای شرقی افتاد، شامل نمی‌شود.

اگر فقط بخواهیم نمونه‌های مشهور و بسیار مسلم تاریخی این نسل‌کشی‌های مسلمانان را یادآوری کنیم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

نسل‌کشی چرکس‌ها
این نسل‌کشی در یک بازه زمانی چند دهه‌ای با کشتار و تبعید یک و نیم میلیون مسلمان قفقازی که اکثرا شامل چرکس‌ها می‌شد رخ داد. آرشیو‌های عثمانی حکایت از تهجیر ۱ میلیون چرکس به خاک این کشور دارد.

نسل‌کشی مسلمانان یونان
یونانی‌ها تحت تاثیر نوع نگاه اروپای دوران روشنگری به میراث فلسفی یونان باستان، نخستین ملتی از ملل مسیحی تحت حاکمیت عثمانی بودند که تحت افکار ملی‌گرایی انقلاب فرانسه قرار گرفته سر به قیام استقلال‌طلبانه گذاشتند. این قیام که با حمایت‌های دول معظم وقت اروپا همراه بود اگرچه امروز به عنوان قیام یونانیان علیه ترکان شناخته می‌شود، اما در واقع به صورت موازی به معنای پاکسازی قومی تمام مسلمانان موجود در خاک یونان نیز بود. صد‌ها هزار مسلمان عادی صرفا به جرم مسلمان بودن در یک بازه چندساله در شهر‌ها و جزیره‌های مختلف یونان کشتار شدند تا به این وسیله هیچ نشانه‌ای از دوران قدیم یونان در یونان جدید وجود نداشته باشد. نکته جالب قضیه که بعدا در دیگر کشور‌های اروپایی و در بوسنی نیز تکرار شد، این است که تقریبا قریب به اتفاق مقتولین این نسل‌کشی‌ها از نظر نژادی و قومی هم‌نژاد، هم‌قوم و هم‌زبان قاتلان خود هستند و جرم آن‌ها صرفا مسلمان بودن بود.

صرفا یک نمونه از نسل‌کشی مسلمانان اروپا در وقایع یونان قتل عام ناوارین است که در آن تمام سه هزار مسلمان شهر بدون استثنا کشته شدند. یا یک نمونه دیگر قتل عام تروپولیچه است که ۳۵ هزار مسلمان از دم تیغ گذرانده شدند.

کشتار‌های یونانیان علیه مسلمانان مختص به دوره استقلال نبود و پس از جنگ جهانی اول با اشغال اراضی ترکیه امروزی از سوی قوای یونان فقط در شهر ازمیر بیش از چهار هزار مسلمان کشتار شدند. همچنین در این دوره بسیار کوتاه‌مدت ۲۵۰ روستای مسلمان‌نشین به صورت کامل تخریب و تخلیه شد. یا در یک مورد دیگر در شهر مانیسا از ۱۸ هزار ساکن مسلمان شهر فقط ۵۰۰ نفر جان سالم به در برده بودند.

همچنین این کشتار‌ها به اوایل قرن بیستم محدود نشد و گروه‌های ملی‌گرای یونانی در دهه ۷۰ میلادی شروع به کشتار مسلمانان در جزیره قبرس کردند که اگر دخالت نظامی دولت وقت ترکیه تحت رهبری مرحوم نجم‌الدین اربکان و بلند اجویت نبود امروز هیچ مسلمانی در جزیره قبرس وجود خارجی نمی‌داشت. برای فهم وضعیت تحرکات موجود در این جزیره صرفا کافی است توجه شود که در ۱۰ سال بین سال‌های ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۴، ۱۰۹ روستای مسلمان‌نشین تخریب و نابود و جمعیت ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفری آن‌ها تهجیر شدند حاکی از کیفیت ماجرا‌های این منطقه دارد.

نسل‌کشی مسلمانان بلغارستان
از دیگر کشور‌هایی که مسلمانان به صورت هدفمند و سیستماتیک پاکسازی و کشتار شدند بلغارستان بود. پس از یونانی‌ها بلغار‌ها نیز با تشکیل گروه‌های ملی‌گرا شروع به مطالبات استقلال‌خواهانه کرده و در همین راستا با معرفی مسلمانان به عنوان اشغالگران سرزمین بلغار اقدام به کشتار آن‌ها کردند. این در حالی بود که بخش عمده‌ای از این «اشغالگران» بلغار‌های مسلمان‌شده بومی منطقه بودند. توجه به وضعیت دموگرافیک بلغارستان در دوره اواسط قرن نوزده تا اوایل قرن بیست نشان‌دهنده آن است که قریب به یک و نیم میلیون مسلمان در این کشور یا کشته شده و یا تهجیر شده‌اند. به عنوان مثال فقط در یک سال بین ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۳ قریب به ۲۰۰ هزار مسلمان در این کشور قتل عام شده‌اند و گستره این قتل‌عام‌ها تا شهر ادیرنه ترکیه امروزی ادامه داشته است. نکته جالب این است که کشتار، تهجیر و آسیمیلاسیون مسلمانان بلغار تا دهه ۸۰ میلادی ادامه داشت و این جمعیت قابل توجه که هویت‌های قومی متفاوتی نیز داشتند مجبور به تغییر دین، پنهان‌سازی عقاید خود، تغییر نام اجباری و تهجیر شدند.

جنگ بالکان
در جنگ بالکان که جنگ قومیت‌های مسیحی بالکان با حمایت روسیه، انگلیس و فرانسه علیه دولت عثمانی بود قریب به نیم میلیون مسلمان قتل عام شده و بین یک تا یک و نیم میلیون مسلمان تهجیر شدند. همین وضعیت در جنگ جهانی اول نیز ادامه داشت و مسلمانان چاره‌ای جز مهاجرت و یا کشتار در مقابل خود نمی‌دیدند.

کشتار‌های ارامنه
اگرچه امروز مساله موسوم به نسل‌کشی ارامنه به عنوان یکی از بدیهیات تاریخی شمرده می‌شود، اما هیچ کس در مورد حجم کشتاری که مسلمانان شرق آناتولی و قفقاز از سوی گروه‌های ملی‌گرای ارمنی مواجه شدند سخنی نمی‌گوید. آمار‌های رسمی سرشماری‌های عثمانی نشان‌دهنده این حقیقت است که فقط در بازه تقریبا یک دهه‌ای ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۲ بیش از نیم میلیون مسلمان فقط در داخل خاک عثمانی از سوی ارامنه کشته شده‌اند. در سمت قفقاز فقط در یک ماه (مارس ۱۹۱۸) قریب به ۱۲ هزار مسلمان آذری قتل عام شدند. موج این قتل عام‌ها به ایران نیز کشیده شد که کشتار مسلمانان ارومیه، خوی، سلماس و مناطق مجاور آن صرفا نمونه‌هایی از این کشتار‌ها است.

قتل عام‌های مسلمانان و کشتار آن‌ها از سوی ارامنه صرفا در ابتدای قرن بیستم باقی نمانده و در اواخر قرن بیستم با تهجیر مسلمانان از ارمنستان کنونی و پس از آن کشتار مسلمانان در منطقه قره باغ ادامه یافت. در ماه‌های اخیر پس از آزادسازی مناطقی از خاک آذربایجان که در جنگ دهه ۹۰ قره باغ اشغال شده بود کشف چندین گور دسته‌جمعی و بی‌پاسخ ماندن وضعیت صد‌ها شهروند آذربایجانی که هنوز اجسادشان پیدا نشده است، نشان‌دهنده عمق این جنایات است.


امحای آثار تاریخی
کشتار و امحا صرفا مختص به اجسام و حتی اجساد مسلمانان نبوده و شامل تمام ثروت‌های شخصی و جمعی آن‌ها و نیز آثار تاریخی می‌شد. به عنوان مثال امروز در شهر ایروان که اتفاقا یکی از شهر‌های شیعه‌نشین قفقاز بود، تنها یک مسجد باقی مانده است، همچنان که هیچ مسلمان بومی نیز در این شهر نمی‌توان پیدا کرد. همین وضعیت در مورد شهر بلگراد یا صوفیه که هر کدام قریب به ۱۰۰ مسجد داشته‌اند صادق است، چرا که در هر کدام از این شهر‌ها اکنون تنها یک مسجد وجود دارد. به عنوان مثالی دیگر در شهر پوژگا در کرواسی بر اساس اسناد تاریخی ۱۴ مسجد وجود داشته است که امروز هیچ مسجدی را در این شهر نمی‌توان یافت.

این فرآیند تاریخی که از ابتدای قرن نوزده تا انتهای قرن بیستم در کل اروپای شرقی تجربه شده است این سخن مرحوم علی عزت بگوویچ، رهبر فقید بوسنی را یادآوری می‌کند که «هر نسل‌کشی فراموش شده تکرار خواهد شد.»

توجه به این تجربه تاریخی نشان‌دهنده این حقیقت است که علاوه بر نسیان فراگیر در مورد این کشتارها، عدم وجود پروژه فکری – سیاسی از سوی مسلمانان برای پیگیری این وقایع تاریخی و استفاده از آن‌ها به عنوان دستمایه یک کنشگری اصلی‌ترین نقیصه بوده است. در حالی که ارامنه و یهودیان با تکیه بر حوادث تاریخی امکان تحقق پروژه‌های سیاسی و گفتمانی خود را پیدا کردند، مسلمانان با وجود آنکه تجربه‌ای ۲۰۰ ساله از قربانی‌شدن و نسل‌کشی داشته‌اند، ناتوان از ایجاد گفتمان فکری و سیاسی مبتنی بر این مظالم بوده‌اند. در این میان کم‌کاری روشنفکران مسلمان را می‌توان اصلی‌ترین علت این وضعیت دانست. روشنفکر مسلمان در ۲۰۰ سال اخیر چنان دچار غرب‌زدگی است که واقعیات مشهود مخالف مدعیات اساسی غرب را نمی‌تواند مشاهده کند. شاید پروژه نسل‌کشی مسلمانان در اروپا می‌تواند یکی از اصلی‌ترین موضوعات حوزه مطالعات غرب‌پژوهی مسلمانان و نیز شاخه‌هایی از گفتمان ضداستعماری باشد.

منبع: سیاق

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: نسل کشی مسلمانان اروپا استعماری نیم میلیون مسلمان نسل کشی مسلمانان هزار مسلمان نشان دهنده قتل عام ها قرن بیستم نکته جالب یک پروژه کشتار ها شده اند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۱۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بانوان آمریکای لاتین نسبت به کشتار زنان در غزه موضع بگیرند

دبیر مجمع جهانی اهل بیت (ع) طی نشستی در برزیل گفت: خود در چرا بانوان آمریکای لاتین در برابر کشته شدن زنانی که بی‌گناه کشته می‌شوند، نباید موضع بگیرند؟ می‌بینند بچه‌های بی‌گناه کشته می‌شوند، چرا از آنها دفاع نکنند و صدای خودشان را به جهان نرسانند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، آیت‌الله رضا رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) که به دعوت مسلمانان برزیل برای شرکت در همایش «اسلام؛ دین گفت‌وگو و زندگی» به این کشور سفر کرده است، در جمع تعدادی از بانوان مسلمان منطقه آمریکای لاتین، با اشاره به ویژگی‌های منحصر به‌فرد زنان گفت: زن دارای توانمندی‌های شخصی و جمعی است که یکی از این توانمندی‌های شخصی، بحث تربیت است. عاطفه‌ای که در وجود زن قرار دارد، نمونه‌ای از مهر الهی است. البته مهر الهی خودش هزاران برابر بیشتر از مهر مادری است. نقش تربیتی در خانواده به زن داده شده و نقش تربیتی مادر، بسیار برجسته است و این موارد به بخش توانمندی فردی زنان برمی‌گردد. در زمینه سلوک الهی و تلطیف هم، روح زن می‌تواند رشد زیادی داشته باشد. در بخش توانمندی اجتماعی زنان هم می‌توان گفت اگر مجموعه‌ای از ظرفیت‌های مربوط به زنان در فعالیت‌های اجتماعی جمع شود، یک قدرت شکست‌ناپذیر خواهد شد.

بانوان آمریکای لاتین نسبت به کشتار زنان در غزه موضع بگیرند

وی ادامه داد: هر کدام از شما حاضران در این نشست می‌توانید در جای خودتان، یک سری فعالیت‌های فردی داشته باشید، اما اگر این فعالیت‌های فردی با هم جمع شود، تبدیل به فعالیتی عمیق و گسترده اجتماعی خواهد شد و لازمه‌اش این است که انسان دنباله‌رو تشکلی باشد.چرا بانوان آمریکای لاتین در برابر کشته شدن یک سری از زنان که بی‌گناه کشته می‌شوند، نباید موضع بگیرند؟ زنان آمریکای لاتین که می‌بینند بچه‌های بی‌گناه کشته می‌شوند، چرا از آنها دفاع نکنند و صدای خودشان را به جهان نرسانند؟ چرا به دنبال این نباشند که استیفای حقوق زنان در جامعه بشری را به صورت حقوقی دنبال کنند؟ آنها در صورت ایجاد تشکل می‌توانند نشست‌های علمی با موضوع زن، زن در اسلام، زن در غرب در همه کشورهای منطقه آمریکای لاتین برگزار کنند.

دین اسلام؛ مدافع اصلی حقوق زن

دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) افزود: در یک قرن اخیر آخرین دفاعی که در غرب از زنان شده، در حوزه فمنیسم بوده که شما مطلع هستید. هنوز هم امروزه دست به استفاده ابزاری از زنان می‌زنند. اگر آنها خودشان را پیشرفته می‌دانند، به قوانین مونتسکیو و جاهای دیگر مراجعه کنید تا ببینید در مورد زن چه گفته‌اند. باید در این خصوص مطالعه کنید و بگویید که مدافع اصلی حقوق زن در اسلام، تعریف شده است. اصطلاحات حقوقی را یاد بگیرید و در جلسات سازمان‌های بین‌المللی، شرکت کنید و بگویید که اسلام تنها دینی است که می‌تواند از حقوق انسان و از جمله حقوق زنان، دفاع کند.

آیت‌الله رمضانی با اشاره به رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام گفت: غربی‌ها می‌گویند ما حقوق بشر را پایه‌گذاری کردیم، سابقه این ادعا، صد سال است؛ در حالی که امام سجاد علیه‌السلام هزار و دویست و پنجاه سال پیش، رساله حقوق را نوشته است. کلمات پیامبر صلی الله علیه و آله و کلمات حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام در مورد زنان موجود است و همه این محتواها جزو حقوق زنان در اسلام است. باید هویتی که اسلام به زنان داده است را به جامعه غربی و جامعه جهانی معرفی کنید.

شهریاری: ظرفیت جهان اسلام را برای کمک به غزه استفاده بگیریم

وی اضافه کرد: همان طوری که باید شخص خودمان را باور کنیم و به خودباوری فردی برسیم، به لحاظ جمعی هم باید به خودباوری جمعی و خودجمعی برسیم. خودباوری جمعی، یک ظرفیت کمی و کیفی ایجاد می‌کند. زنان یک سرمایه عظیم اجتماعی هستند، البته در طول تاریخ دوران‌های مختلفی بر زنان گذشت، دورانی بود که زنان به عنوان موجودات بی‌هویت معرفی می‌شدند و حتی به لحاظ فرهنگ، کار به جایی رسید که داشتن دختر، ننگ محسوب می‌شد! این که دین، داشتن دختر را نعمت می‌داند ـ که اگر نعمت بیاید، برکت بر خانه نازل می‌شود ـ به خاطر آسیب‌هایی بود که در آن زمان نسبت به دختران وجود داشت. بی‌هویتی و استفاده ابزاری، بدترین چالش در مورد زنان بوده و این مسئله در دوران جاهلیت کهنه، بسیار وجود داشت، متأسفانه زمانی بود که بعد از مرگ مرد، زن به عنوان ارث پسر بزرگ دانسته می‌شد. در چنین زمانی، پیامبر اکرم (ص)، خود را مدافع هویت و کرامت زنان دانستند و مدافع حقوق زنان بودند و به یک معنا، قربانی دفاع از حقوق زنان شدند، چون به این خاطر، مشرکان ایشان را ابتر و مقطوع‌النسل معرفی کردند. کار به جایی رسید که پیامبر برای دفاع از این کرامت، دست دخترشان را می‌بوسیدند و تصویر جدید، عمیق و دقیقی را از زن ارائه دادند.

برابری زن و مرد در رسیدن به مقامات معنوی

دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) افزود: زن می‌تواند آرام‌بخش جامعه و خانواده و مکمل تربیت نسل بشر باشد، او این نقش اصلی را می‌تواند به خوبی در خانه ایفا کند و این نقش بسیار مهمی است که به زنان داده شده است. مسئولیت زن، فقط ماندن در خانه نیست، بلکه می‌تواند فعال اجتماعی هم باشد و او حتی می‌تواند نه فقط در بخش تربیتی؛ بلکه در بخش‌های فرهنگی و سیاسی هم جریان‌ساز باشد. زن این گونه، هویت عالی پیدا می‌کند و در کنار مردان به آن رشد عالی می‌رسد. حتی برخی از زنان، رشدشان در این بخش از مردان هم بیشتر است، تا جایی که رسول اکرم(ص) می‌فرماید: زدن زنان، کار آدم‌های پست و همسران پست است. تمام مقاماتی که برای مردان مثل حیات طیبه وجود دارد، برای زنان هم هست؛ «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً»؛ انسانیت، زن و مرد نمی‌شناسد، بلکه انسانیت به کرامت برمی‌گردد. در روایات آمده است که «عده‌ای از یاران ارشد امام زمان(عج)، از زنان هستند».

آیت‌الله رمضانی با اشاره به عدم تفاوت زنان و مردان در کمال گفت: خداوند در آیه 13 سوره حجرات می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ». خداوند آن قدر هویت و کرامت زنان را بالا می‌برد که برخی از زنان، توسط پروردگار در قرآن به عنوان الگو معرفی شده‌اند. خداوند به واسطه حضور زن، جریان کوثرگرایی را در برابر تکاثرگرایی در جامعه محقق می‌کند. جریان کوثرگرایی ماهیت توحیدی دارد که این به برکت حضرت زهرا(س) است. از سوی دیگر، افراد در تکاثرگرایی به مالشان می‌نازند. در قرآن درباره زنان از تعابیری استفاده شده که همان تعبیر برای مردان استفاده گردیده و حتی از این تعابیر استفاده نبوت و امامت هم می‌شود، مثل آیه «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» که در مورد حضرت مریم(س) است.

نقش آرام‌بخشی زن در خانواده

دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) ادامه داد: علامه جوادی آملی از بزرگان فقه و حکمت و فلسفه و عرفان هستند و ایشان چهل سال است که تفسیر کل قرآن را می‌گویند و مهمترین تفسیر این زمان، به نام «تفسیر تسنیم» در 75 جلد به نوشته علامه جوادی آملی است. ایشان کتابی به نام «زن در آیینه جلال و جمال» دارند که حتما بانوان باید این کتاب را بخوانند. علامه جوادی آملی در این کتاب تعبیر لطیفی دارد با این مضمون که مرد مظهر جلال الهی و زن مظهر جمال الهی است. آرامش جمال به جلال، و آرامش جلال به جمال است، لذا خداوند در قرآن می‌فرماید: این‌ها به همدیگر سکونت و آرامش می‌دهند. در انجیل آمده که این آرامش از طرف زن به مرد است، اما علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان می‌نویسد: این آرامش هم از طرف زن به مرد و هم از طرف مرد به زن است.

وی در ضرورت هم‌افزایی و همکاری میان فعالان زن خاطر نشان کرد: ما باید به سمت تشکل‌سازی و سازماندهی برویم. جمعیت بانوان اهل‌بیت(ع) در صورت تشکیل می‌تواند برکات زیادی را برای بانوان این منطقه عظیم داشته باشد. این تشکل می‌تواند نشست‌های علمی را در موضوعات مختلف مربوط به زنان داشته باشد و بیانیه‌های متعددی در دفاع از حقوق زنان منتشر کند و جلساتی را به صورت مجازی در مناسبت‌هایی همچون ولادت‌ها و شهادت‌ها برگزار کند و شاهد حضور اعضای تشکل در کنفرانس‌های مختلف باشیم.

دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) در پایان با ابلاغ سلام رهبر معظم انقلاب به جوانان و بانوان آمریکای لاتین گفت: من به حاضران در این جلسه توصیه می‌کنم که دیدگاه‌های امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را در مورد زنان مطالعه کنند. امام خمینی(ره) می‌فرمودند: ما مأمور به تکلیف و وظیفه هستیم. ما باید به وظایف خودمان به درستی عمل کنیم، چرا که تاریخ در مورد ما قضاوت خواهد کرد.

انتهای‌پیام/

دیگر خبرها

  • دفاع هوایی پاشنه آشیل اتحادیه اروپا
  • قیمت جدید دام زنده اعلام شد
  • خون مسلمان در اسلام حرمت دارد/ حکام کشورهای عربی نسبت به مسلمانان بی گناه بی تفاوت نباشند
  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • میزگرد نگاهی به هشت چالش تاریخی؛ پروژه کوروش درخدمت اسرائیل؟
  • تعرض تحریک‌آمیز شهرک‌نشینان صهیونیست به مسجدالاقصی+ عکس
  • جلوگیری از فعالیت یک اتاق غیر مجاز کشتار دام در تیران و کرون
  • بانوان آمریکای لاتین نسبت به کشتار زنان در غزه موضع بگیرند
  • اولین قبرستان مسلمانان در ایران کجاست؟ + عکس
  • همه عرصه‌های کارگری عرصه جهاد است